ماه رجب وبعضی از آثار وارده در مورد ماه رجب
دستهبندیها
منابع
Full Description
بعضی از آثار وارده دربارة ماه رجب
1- از ابوبکر صدیق t از پیامبرﷺ روایت شده که فرموده اند: «إن الزمان قد استدار کهیئته یوم خلق الله السموات والأرض، والسنة اثنا عشر شهراً، منها أربعة حرم: ثلاث متوالیات ذوالقعده وذوالحجة والمحرم، ورجب مضر الذی بین جمادی وشعبان ...» الحدیث متفق علیه.[1]
زمان بر همان روالی که روز اول خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده میچرخد و دور میزند، و سال دوازده ماه است، چهار ماه آن از ماههای حرام محسوب میشوند، سه تا پشت سر هم میآیند، ذوالقعده، ذوالحجه، محرم، و ماه رجب که میان ماههای جمادی الثانی و شعبان قرار دارد.
2- از مجاهد روایت شده که گفته است: من و عروه بن زبیر وارد مسجد شدیم، دیدیم که عبداللهبن عمر – رضیالله عنهما – در حجرة عایشه – رضیالله عنها – نشسته است، و تعدادی از مردم در مسجد مشغول خواندن صلاة الضحی بودند، از عبدالله بن عمر در مورد نماز آنها سؤال کردیم، در جواب گفت: بدعت است، سپس (شخصی) به او گفت: پیامبرﷺ چند عمره انجام داده است؟ گفت: چهار عمره، یکی از آنها در ماه رجب بوده است، دوست نداشتیم سخنش را رد کنیم، در ادامه میگوید: و شنیدیم که امالمؤمنین عایشه – رضیالله عنها – در حجرة خودش مشغول مسواک زدن است، عروه گفت : ای امالمؤمنین آیا میشنوی که ابوعبدالرحمن چه میگوید؟ گفت: چه میگوید؟ گفت میگوید: رسولاللهﷺ چهار عمره انجام داده اند و یکی از آنها در ماه رجب بوده است، عایشة صدیقه جواب داد: خداوند بر ابوعبدالرحمن رحم کند، پیامبرﷺ هر عمرهای را که انجام داده (ابن عمر) با ایشان بوده و حضور داشته، و آن حضرت ﷺ هرگز در ماه رجب به عمره نرفته است.[2]
3- از ابیهریرهt از پیامبرﷺ روایت شده که فرمودند: «لافرع ولاعتیرة» فرع و عتیره هیچ کدام درست نیستند، فرع اولین بچة چهارپایان است که برای طاغوتها ذبح میکردند، و عتیره چیزی بود که در ماه رجب ذبح میکردند.[3]
4- از اسامهبن زید – رضیالله عنهما – روایت شده که گفت: گفتم ای رسول خداﷺ! شما را ندیدهام که در هیچ ماهی به اندازة ماه شعبان روزه بگیرید؟ پیامبرﷺ فرمود: «ذلک شهرٌ یغفل الناس عنه، بین رجب ورمضان، وهو شهر ترفع فیه الأعمال إلی رب العالمین، فأحبُّ أن یرفع عملی وأنا صائمٌ».[4]
این ماهی است که مردم از آن غافل هستند، ماهی است میان رجب و رمضان قرار دارد، ماهی است که اعمال مردم بسوی خداوند بلند میشوند، دوست دارم اعمال من به سوی خداوند بلند شوند در حالی که روزه هستم.
5- از مجیبة الباهلی از پدرش یا عمویش روایت شده که او نزد پیامبرﷺ آمد، سپس رفت و بعد از یک سال آمد که حال و وضعیت قیافهاش تغییر کرده بود، گفت: ای رسول خداﷺ آیا مرا نمیشناسی؟ پیامبرﷺ فرمود: تو کیستی؟ گفت: من همان باهلی هستم که سال گذشته نزد شما آمدم، پیامبرﷺ فرمود: «فما غیّرک، وقد کنت حسن الهیئة»؟ ... قالﷺ: «صم من الحرم و اترک، صم من الحرم واترک، صم من الحرم واترک» وقال بأصبعه الثلاثة فضمها ثم أرسلها.[5]
چه چیزی باعث شده که قیافهات تغییر کند در حالی که قیافهای قشنگ داشتی؟ ... پیامبرﷺ فرمود: از ماههای حرام روزه بگیر و افطار کن سه مرتبه این سخن را تکرار کرد، و با انگشتانش عدد 3 را نشان میداد یعنی در هر ماه سه روز روزه بگیر.
6- از عثمانبن حکیم انصاری روایت شده که گفت: از سعیدبن جبیر از روزة ماه رجب سؤال کردم؟ آن زمان هم در ماه رجب قرار داشتیم، در جواب گفت: از ابن عباس – رضیالله عنهما – شنیدهام که میگفت: رسول خداﷺ روزه میگرفت حتی میگفتیم روزه است و افطار نمیکند، و گاهی هم افطار میکرد به طوری که میگفتیم پیامبرﷺ روزه نمیگیرد.[6]
7- از ابن عمر – رضیالله عنهما – روایت شده که پیامبرﷺ چهار عمره انجام داده است که یکی از آنها در ماه رجب بوده است.[7]
8- از ابیالملیح روایت شده گفت: مردی صدا برآورد و گفت: ای رسول خداﷺ ما در زمان جاهلیت در ماه رجب حیوانی را ذبح میکردیم، شما چه دستوری میدهید؟ پیامبرﷺ گفت: «اذبحوا لله فی أی شهرٍ کان وبروا الله عزّ وجل وأطعموا».[8]
«فقط برای خدا و به خاطر او ذبح کنید در هر ماهی که باشد، و از او اطاعت و فرمانبرداری کنید، و تهیدستان و گرسنگان را اطعام دهید».
9- از یحییبن زرارهبن کریم بن الحارث بن عمرو الباهلی روایت شده گفت: از پدرم شنیدم که میگفت از پدرش حارثبن عمرو شنیده در حجةالوداع با پیامبرﷺ ملاقات کرده است، از میان مردم نفری گفت: ای رسول خداﷺ نظرت در مورد ذبح نمودن اولین بچه چهارپا که ذبح شود چیست؟ پیامبرﷺ فرمود: «من شاء عتر ومن شاء لم یعتر، ومن شاء فرع ومن شاء لم یفرع، وفی الغنم أضحیتها، وقبض أصابعه إلا واحدة».[9]
«هر کس دوست دارد در ماه رجب حیوانی را ذبح کند، آن را انجام دهد و هر کس دوست ندارد ذبح نکند، هر کس دوست دارد اولین بچة چهارپا را ذبح کند مختار است و هر کس دوست ندارد آن را انجام ندهد، و در گوسفندان قربانی وجود دارد، و با اشاره تمام انگشتان دست را مُشت کرده بود به جز یکی از آنها».
10- از مخنفبن سلیم روایت شده است میگوید: در عرفات در خدمت پیامبرﷺ ایستاده بودیم از او شنیدم میفرمود: «یا أیها الناس علی کل اهل بیت فی کل عام أضحیة وعتیرة هل تدرون ما العتیرة؟ هی التی تسمونها الرجبیة».[10]
«ای مردم بر تمام افراد خانواده در هر سال یک قربانی و یک عتیره واجب است، آیا میدانید عتیره چیست؟ همان چیزی است که آن را رجبیه مینامید یعنی چیزی که در ماه رجب ذبح میشود».
11- از أبی رزین لقیط بن عامر العقیلی روایت شده که گفت: گفتم ای رسول خداﷺ! در زمان جاهلیت در ماه رجب حیوانی را ذبح میکردیم، از آن میخوردیم و هر کس نزد ما میآمد به آن میدادیم، پیامبرﷺ فرمود: «لابأس به»[11] هیچ اشکالی ندارد.
12- عمروبن شعیب از پدرش او هم از جد خود روایت میکند و میگوید: در مورد عقیقه از پیامبرﷺ سؤال شد؟ ... و همچنین از عتیره هم سؤال شد؟ فقال : «العتیرة حق»[12] پیامبرﷺ فرمود : عتیره (حیوانی که در ماه رجب ذبح میشود) حق است.
13- از ابن عباسt روایت شده که پیامبرﷺ از روزة ماه رجب نهی فرموده است.[13]
14- انس بن مالک میگوید: زمانی که ماه رجب میرسید پیامبرﷺ میگفت: «اللهم بارک لنا فی رجب وشعبان وبارک لنا فی رمضان». وکان یقول «لیلة الجمعة غراء و یومها أزهر».[14]
«پروردگارا! در ماه رجب و شعبان و رمضان برای ماه رحمت و برکت خود را نازل بفرما» و میفرمود: «شب جمعه شبی شریف و بزرگ است و روزش قشنگتر و نورانیتر میباشد».
ابن حجر میگوید: در مورد فضل و بزرگی ماه رجب و در مورد روزهاش به طور معین و در مورد قیام شبی مخصوص در آن ماه حدیث صحیحی که صلاحیت حجت و استدلال داشته باشد وارد نشده است، و قبل از من که قاطعانه این مطلب را بیان کردهام امام حافظ ابواسماعیل الهروی به این مطلب اشاره کرده و با اسناد صحیح از او روایت کردهایم، و از غیر او هم روایت کردهایم.[15]
سپس بعضی از احادیث ضعیف و موضوع را در این مورد بیان میکند که بصورت خیلی مختصر مجموعهای را ذکر میکنیم:
از احادیث ضعیف
حدیث: «إن فی الجنة نهراً یقال له رجب ماءه أشد بیاضاً من اللبن وأحلی من العسل من صام یوماً من رجب سقاه الله من ذلک النهر».[16]
«در بهشت رودی وجود دارد به آن رجب میگویند، آبش از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است، هر کس یک روز در ماه رجب روزه بگیرد خداوند از این رود او را آب خواهد داد».
حدیث: «اللهم بارک لنا فی رجب وشعبان وبلغنا رمضان».[17]
پروردگارا در ماه رجب و شعبان برای ماه رحمت و برکت نازل بفرما و ما را به ماه رمضان برسان.
حدیث : «أن رسولاللهﷺ لم یصم بعد رمضان إلا رجباً وشعبان».[18]
رسول خداﷺ بعد از ماه رمضان به جز در ماه رجب و شعبان روزه نگرفته است.
و از احادیث موضوع
حدیث: «رجب شهر الله و شعبان شهری ورمضان شهر أمتی».[19]
ماه رجب، ماه خدا، و شعبان ماه من (پیامبرﷺ) و رمضان ماه امت من است.
حدیث: «فضل رجب علی سائر الشهور کفضل القرآن علی سائر الأذکار ...».[20]
فضل و بزرگی ماه رجب به نسبت سایر ماههای دیگر مثل فضل و بزرگی قرآن بر سایر اذکار و کتابهای دیگر است.
حدیث: «رجب شهر الله الأصم، من صام من رجب یوماً ایماناً واحتساباً استوجب رضوان الله الأکبر».[21]
ماه رجب ماه خدا و ماه کر است (به آن ماه کر میگویند زیرا عرب در آن ماه نمیجنگیدند و شبیخون نمیزدند و غارت نمیکردند لذا صدای چکاچک اسلحه و صدای کسی برای کمک شنیده نمیشد) هر کس در ماه رجب از روی ایمان و تقوی یک روز روزه بگیرد رضایت بزرگ خدا برای او واجب میگردد.
و حدیث: «من صام ثلاثة أیام من رجب کتب الله له صیام شهرٍ ومن صام سبعة أیام أغلق عنه سبعة أبواب من النار ...».[22]
هر کس در ماه رجب سه روز روزه بگیرد خداوند اجر و ثواب یک ماه را برای او مینویسد، و هر کس هفت روز روزه بگیرد هفت در از درهای جهنم بر او بسته میشود.
و حدیث: «من صلی المغرب فی أول لیلة من رجب ثم صلی بعدها عشرین رکعة، یقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب، وقل هو الله احد مرة، ویسلم فیهن عشر تسلیمات، أتدرون ما ثوابه؟ ... قال: حفظه اللهُ فی نفسه وأهله وماله وولده، وأجیر من عذاب القبر، وجاز علی الصراط کالبرق بغیر حساب ولاعذاب».[23]
هر کس در اولین شب ماه رجب نماز مغرب را بخواند، سپس بعد از آن بیست رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره فاتحه و قل هوالله احد را یک مرتبه بخواند، و این بیست رکعت را با ده سلام ادا کند (یعنی دو رکعت دو رکعت بخواند) آیا میدانید ثواب و اجر این کار چقدر است؟ فرمود: خداوند خودش خانوادهاش، مال و ثروتش، فرزندانش، را محفوظ میکند، او را از عذاب قبر پناه میدهد، و بدون حساب و عذاب از روی پل صراط مانند برق رد میشود و نجات پیدا میکند.
و حدیث: «من صام من رجب وصلی فیه اربع رکعات ... لم یَمت حتی یری مقعده من الجنة أو یری له».[24]
هر کس در ماه رجب روزه بگیرد و چهار رکعت نماز در آن بخواند .... قبل از اینکه از دنیا برود و بمیرد جایگاه خود را در بهشت میبیند یا به او نشان داده میشود.
و حدیث صلاة الرغائب: «رجب شهر الله وشعبان شهری ورمضان شهر أمتی، ولکن لاتغفلوا عن أول لیلة جمعة من رجب فإنها لیلة تسمیها الملائکة الرغائب، وذلک أنه إذا مضی ثلث اللیل لایبقی ملک مقرب فی جمیع السموات والأرض، إلا ویجتمعون فی الکعبة وحوالیها، فیطلع الله عزّ وجل علیهم اطلاعة فیقول: ملائکتی سلونی ما شئتم، فیقولون: یا ربنا حاجتنا إلیک أن تغفر لصوم رجب، فیقول الله عزّ وجل: قد فعلت ذلک، ثم قالﷺ: وما من أحد یصوم یوم الخمیس اول خمیس فی رجب، ثم یصلی فیما بین العشاء والعتمة، یعنی لیلة الجمعة ثنتی عشرة رکعة ...» الخ.[25]
«رجب ماه خدا، شعبان ماه من، و رمضان ماه امت من است، اما از اولین شب جمعة ماه رجب غافل نشوید، شبی است که ملائکه آن را رغائب مینامند، و رغائب آن است که زمانی که یک سوم شب گذشت هیچ ملائکهای مقرب در آسمانها و زمین باقی نمیماند مگر اینکه در کعبه و کنار آن جمع میشوند، خداوند از آنها میخواهد تا چیزی را طلب کنند، میفرماید: ای ملائکهای من آنچه میخواهید از من طلب کنید، آنها هم میگویند: پروردگارا! نیاز ما این است که هر کس روزة ماه رجب را بگیرد او را عفو کنی و گناهانش را پاک گردانی، خداوند هم میگوید: این کار را کردم. سپس پیامبرﷺ میگوید: هر کس روز پنجشنبه را روزه بگیرد، اولین پنجشنبة ماه رجب، سپس میان عشاء و تاریکی شب، یعنی شب جمعه، دوازده رکعت نماز بخواند ...».
حدیث: «من صلی لیلة النصف من رجب أربع عشرة رکعة یقرأ فی کل رکعة الحمد مرة، وقل هو الله احد عشرین مرة ...» الی آخر.[26]
هر کس شب نیمة ماه رجب چهارده رکعت نماز بخواند و در هر رکعت سورة حمد را یک مرتبه و قل هو الله احد را بیست مرتبه بخواند ...) الی آخر.
و حدیث: «إن شهر رجب شهر عظیم، من صام منه یوماً کتب الله له صوم ألف سنة ...» الخ.[27]
ماه رجب ماه بزرگی است، هر کس یک روز در آن ماه روزه بگیرد خداوند ثواب روزة هزار سال را برای او مینویسد.
آنچه گذشت قسمتی بسیار کم از احادیث موضوع و نادرست در مورد فضل و بزرگی ماه رجب بود، که هدف اشاره و آگاهی بر عدم اختصاص ماه رجب به روزه و یا نماز و یا سایر موارد دیگر بود، و آنچه بیان شد برای آگاه شدن کافی است، و آنچه هم بیان نشده میتوان در کتابهایی که احادیث موضوع و دروغ در آنها بیان شده جستجو کرد، والله الهادی إلی سواء السبیل ... والله اعلم.
[1]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، کتاب الأضاحی، حدیث شماره: (5550) و مسلم کتاب القسامة، حدیث: (1679).
[2]- رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (9/599)، کتاب عمره، حدیث (1775-1776) و مسلم، کتاب الحج، حدیث شماره: (1255).
[3]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (9/596)، کتاب العقیقه، حدیث شماره (5473) و مسلم، کتاب الأضاحی، حدیث: (1976).
[4]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (5/201) و رواه النسائی فی سننه، (4/102)، کتاب الصیام، علامه البانی گفته است: این إسناد حسن است. به سلسله ی احادیث صحیحه (4/ 522) مراجعه شود.
[5]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (5/28) و رواه ابوداود فی سننه، (2/809-810)، کتاب الصوم، حدیث شماره (2428)، سنن ابن ماجه (1/ 554) کتاب الصیام، حدیث شماره: 1741، و سنن بیهقی (4/ 291، 292) کتاب الصیام، منذری گفته است: بعضی از شیوخ ما این حدیث را بخاطر اختلاف در اسم راوی که آیا مجیبه باهلی است یا ابومجیبه باهلی ضعیف دانسته اند و این اعتراضی بجا است، به مختصر سنن ابوداود (3/ 306) حدیث شماره: 2318 مراجعه شود.
[6]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (1/231) و رواه مسلم فی صحیحه، (2/811)، کتاب الصیام، حدیث (1157)، و سنن ابوداود، حدیث شماره: 2430.
[7]- رواه الترمذی فی سننه، (2/207)، حدیث شماره (941)
[8]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (5/76) و رواه ابوداود فی سننه، (3/255)، حدیث (2830)، و سنن نسائی (7/ 169، 170)، کتاب الفرع والعتیرة، و سنن ابن ماجه (2/ 1057، 1058) کتاب الذبائح، حدیث شماره: 3167، و مستدرک حاکم (4/ 235) کتاب الذبائح، و گفته: اسناد این حدیث صحیح است، و ذهبی نیز با او موافقت کرده است.
[9]- رواه النسائی فی سننه، (7/168-169) و رواه الحاکم فی المستدرک، (4/236)، کتاب الذبائح، و گفته: اسناد این حدیث صحیح است، و ذهبی گفته: این حدیث بر شرط شیخین است.
[10]- رواه احمد فی مسنده، (4/215) و رواه النسائی فی سننه، (7/167-168) کتاب الفرع والعتیرة، و رواه الترمذی، حدیث (1555) و لفظ حدیث از او است و گفته: این حدیث حسن غریب است، سنن ابوداود، کتاب الضحایا، حدیث شماره: 2788. برای تفصیل بیشتر به: معالم السنن 4/ 94 مراجعه شود.
[11]- رواه النسائی فی سننه، (7/171) کتاب الفرع والعتیرة، سنن الدارمی (2/81) باب فی الفرع والعتیرة، رواه ابن حبان فی صحیحه، حدیث (1607). به موارد الظمآن إلی زوائد ابن حبان، کتاب الأضاحی، حدیث شماره: 1607 مراجعه شود.
[12]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (3/183)، و رواه النسائی فی سننه، (7/168) کتاب الفرع والعتیرة، و سیوطی آن را در جامع الصغیر 2/ 187 آورده و اشاره کرده که این حدیث حسن است.
[13]- رواه ابن ماجه فی سننه، (1/554)، کتاب الصیام، حدیث (1743) و در این سند داود بن عطاء مدنی آمده که در ضعف او اتفاق دارند، ابن جوزی میگوید این حدیث صحیح نیست. به مصباح الزجاجة فی زوائد ابن ماجه 2/ 77، 78 و العلل المتناهیة 2/ 65 حدیث شماره: 913 و تهذیب التهذیب 3/ 193- 194 ترجمه ی شماره: 370 مراجعه شود.
[14]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (1/259)، و در این سند زائده بن ابی الرقاد آمده که امام بخاری او را منکر الحدیث گفته است، و امام نسائی گفته: نمی دانم او کی است؟. به تهذیب التهذیب 3/ 305 ترجمه ی شماره: 570 مراجعه شود.
[15]- به کتاب تبیین العجب بما ورد فی فضل رجب، ص 6 مراجعه شود.
[16]- قال ابن حجر: ذکره ابوالقاسم التیمی فی کتاب الترغیب و الترهیب، و ذکره الحافظ الإصفهانی فی کتاب فضل الصیام و رواه البیهقی فی فضائل الأوقات. برای تفصیل بیشتر به: تبیین العجب، ص: 9، 11 والعلل المتناهیة 2/ 65 مراجعه شود.
[17] - مسند امام احمد 1/ 295، و در این سند زائده بن ابی الرقاد آمده که امام بخاری او را منکر الحدیث گفته است، و امام نسائی گفته: نمی دانم او کی است؟. به تهذیب التهذیب 3/ 305 ترجمهی شماره: 570 مراجعه شود.
[18]- ابن حجر میگوید: بیهقی میگوید این حدیث موضوع است چون در سند آن یوسف بن عطیه وجود دارد او هم جداً ضعیف است. به تبیین العجب، ص 12 مراجعه شود.
[19]- ابن دحیه میگوید: این حدیث موضوع است، به تبیین العجب، ص 13-15 مراجعه شود، ابن جوزی هم گفته: این حدیث موضوع است، به الموضوعات 2/ 205- 206 مراجعه شود.
[20]- ابن حجر میگوید: مردان اسناد حدیث همگی ثقه و مورد اطمینان هستند به جز السقطی که آفت است و به درست کردن حدیث مشهور است، به کتاب تبیین العجب، ص 17 مراجعه شود.
[21]- به کتاب تبیین العجب، ص 17، و الفوائد المجموعة للشوکانی، ص 439 حدیث شماره: 1260مراجعه شود.
[22]- این حدیث موضوع است: به الموضوعات ابن جوزی، ص (2/206) و تبیین العجب، ص (18) و اللآلیء المصنوعة للسیوطی، (2/115) مراجعه شود.
[23]- به الموضوعات ابن جوزی، (2/ 123) و تبیین العجب، ص (20) و الفوائد المجموعة ص: 47 حدیث شماره: 145 مراجعه شود.
[24]- حدیث موضوع: به الموضوعات ابن جوزی، (2/124) و تبیین العجب، ص (21) و الفوائد المجموعة، ص (47) مراجعه شود.
[25]- حدیث موضوع: به الموضوعات ابن جوزی، (2/124)و تبیین العجب، ص (22-24) و الفوائد المجموعة، ص (47-50) حدیث شماره: 146مراجعه شود.
[26]- حدیث موضوع: به کتاب الموضوعات ابن جوزی، (2/126) و تبیین العجب، ص (25) و الفوائد المجموعة، ص (50) حدیث شماره: 147مراجعه شود.
[27]- حدیث موضوع: به کتاب الموضوعات ابن جوزی، (2/206-207) و تبیین العجب، ص (26) و الفوائد المجموعة، ص (101) حدیث شماره: 289 مراجعه شود.